نوشته شده توسط : اطلاع روز
پورابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه شناسایی مزارع بیتکوین به دلیل حجم مصرفی برقشان امکانپذیر است، گفت: بهزودی آییننامه اصلاح تعرفههای برق بیتکوین در هیات وزیران مطرح میشود
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه شناسایی مزارع بیتکوین به دلیل حجم مصرفی برقشان امکانپذیر است، گفت: بهزودی آییننامه اصلاح تعرفههای برق بیتکوین در هیات وزیران مطرح میشود.
محمدرضا پورابراهیمی در گفتوگو با خانه ملت با اشاره به اینکه افزایش فعالیت بیتکوینها (تولید ارز دیجیتالی) مصرف برق را در کشور بالا برده است، گفت: قیمت پایین و تقریبا رایگان برای تولید ارز دیجیتال سبب شده مزرعههای تولید بیتکوین روز به روز افزایش یابند لذا بهمنظور جلوگیری از مصرف بیرویه برق، دولت باید مبنای قیمتگذاری برق آنها را منطقی کند، تا علاوه بر امکان انجام فعالیتی اقتصادی و ارزآوری برای کشور، هزینه برق این شرکتها با توجه به میزان مصرف آنها تعیین شده و وزارت برق متضرر نشود.
شناسایی مزارع بیتکوین به دلیل حجم مصرفی برقشان امکانپذیر است
نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در حال حاضر تولید بیتکوین در ایران به معنای تولید کالای ارزان و صادرات این تولیدات با قیمت ناچیز به کشورهای دیگر است، ادامه داد: امکان شناسایی مزارع کوچک و بزرگ بیتکوین به دلیل حجم و بار مصرفی بالای برق آنها به راحتی امکانپذیر است.
طبق آخرین صحبتهایی که شخصا با وزیر نیرو داشتهام وزارتخانه نیرو، شناسایی و مشخص کردن هزینه برق مزارع بیتکوین را آغاز کرده و قرار است بهزودی آییننامه اصلاح تعرفههای برق آنها در هیات وزیران مطرح شود
بهزودی آییننامه اصلاح تعرفههای برق بیتکوین در هیات وزیران مطرح میشود
وی همچنین خبر داد: در تعرفه برق برای ماینینگ بیتکوین طبق آخرین صحبتهایی که شخصا با وزیر نیرو داشتهام وزارتخانه نیرو، شناسایی و مشخص کردن هزینه برق این مزارع را آغاز کرده و قرار است به زودی آییننامه اصلاح تعرفههای برق آنها در هیات وزیران مطرح شود.
چوب حراج به برق ایران زدهاند!
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در ادامه توضیح داد: قرار نیست فعالیت بیتکوینها تعطیل کنیم بلکه باید قیمت آنها منطقی شود تا این مشکل جدید ایجاده شده در حوزه برق حل شده و مانع از خاموشیها آن هم در فصل تابستان شد چراکه درحال حاضر چوب حراج به برق ایران زدهاند!
منبع : انتخاب
نوشته شده توسط : اطلاع روز
اتاق فکر مرکز امنیت جدید آمریکا در تحلیلی به قلم الیسا کاتالانو، یان گلدنبرگ و نیکلاس هریس نوشت: اتاق فکر «مرکز امنیت جدید آمریکا» در تاریخ ۲۱ مه میزبان یک تمرین دور میزی در شهر واشنگتن بود که در آن سه سناریوی مرتبط با بحران کنونی بین ایران و آمریکا بر سر برنامه هستهای تهران و سیاستهای منطقهای اش شبیه سازی شدند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: هدف از این تمرین شناخت بهتر انگیزههای بازیگران کلیدی منطقهای و واکنش احتمالی آنها به این سناریوهای فرضی بوده است. در این تمرین هفت تیم شامل آمریکا، ایران، اروپا، چین، روسیه، اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس (یک تیم از عربستان و عمان نماینده کشورهای دیگر) حضور داشتند. از بازیگران درخواست شد که تصویری واقع گرایانه را از دولت خود در این تمرین ارائه کنند.
در این تمرین سه سناریو در نظر گرفته شد:
ادامه تنشهای سطح پایین بین ایران و آمریکا در چهار ماه آینده
افزایش تنشها در طول دو سال آینده
انتخاب رئیس جمهوری جدید در آمریکا در سال ۲۰۲۰ که تمایل به بازگرداندن آمریکا به توافق برجام داشته باشد.
با توجه به تشدید تنشها در ماههای اخیر، در این گزارش فقط به یافتههای مربوط به سناریوهای دوم و سوم این تمرین میپردازیم.
نتایج کلیدی مربوط به سناریوی تشدید تنش ها:
هیچ کدام از طرفین تمایلی به جنگ ندارند و به دنبال راهی برای خروج از بحران خواهند بود. اما برداشتهای غیر صحیح از گامهای یکدیگر و فقدان کانالهای دیپلماتیک میتواند احتمال محاسبات اشتباه را افزایش دهد.
هم زمان با تشدید تنش ها، ممکن است آمریکا و ایران در یک چرخه از اقدامات خشونت آمیز تلافی جویانه گرفتار شوند که در نهایت به یک درگیری تمام عیار منجر شود.
اسرائیل و عربستان بازیگران غیرقابل پیش بینی هستند که اقداماتشان میتواند آمریکا و ایران را وارد یک جنگ ناخواسته کند.
ممکن است چین، روسیه و اروپا در قالب یک ائتلاف برای کاهش تنشها همکاری کنند. کشورهای اروپایی در نهایت از آمریکا دور میشوند و طرف ایران را خواهند گرفت.
یافتههای کلیدی مربوط به سناریویی که در آن رئیس جمهور بعدی آمریکا دوباره به برجام ملحق میشود:
بازگشت آمریکا به برجام خیلی پیچیدهتر از آن خواهد بود که بسیاری از مردم تصور میکنند.
سیاست داخلی در دو کشور مانع بزرگی در مقابل این فرایند ایجاد میکند. دولت جدید آمریکا تلاش میکند با رئیس جمهور ایران مذاکره کند. رئیس جمهور ایران احتمالا در انتخابات چند ماه بعد توسط یک تندرو جایگزین خواهد شد.
دولت آمریکا درخواست میکند که برجام به عنوان نقطه شروعی برای یک توافق جامعتر در نظر گرفته شود. دولت ایران نیز از آمریکا درخواست میکند که به خاطر خسارات ناشی از خروج از برجام غرامت پرداخت کند.
آمریکا باید در مورد نگرانیهای منطقهای عربستان و اسرائیل نیز با ایران مذاکره کند. در غیر این صورت، دو کشور حداکثر تلاش خود را برای شکست دادن فرایند دیپلماتیک انجام خواهند داد.
بازگشت مذاکرات بین ایران و آمریکا باعث تقویت روابط بین المللی خواهد شد.
روابط بد بین روسیه و آمریکا از زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ باعث پیچیدهتر شدن مذاکرات با ایران خواهد شد. همکاری بین آمریکا و روسیه نقش مهمی در موفقیت برجام داشت.
اهداف بازیگران
پیش از شروع تمرین از همه تیمها سوال شد که کشورشان چه اهداف استراتژیکی دارند و دولت آنها در شرایط کنونی با چه محدودیتهای داخلی و بین المللی روبرو خواهد شد. در نتیجه، ما تلاش کردیم سناریوهای فرضی ارائه شده را با توجه به این اهداف و محدویتها تحلیل کنیم.
آمریکا: اهداف اصلی دولت آمریکا شامل جلوگیری از دست یابی ایران به تسلیحات هستهای و تضعیف توانایی این کشور برای دخالت در منطقه بود. واشنگتن تلاش کرد که از شروع هر گونه درگیری نظامی جدی در منطقه جلوگیری کند. آمریکا همچنین نگران این موضوع بود که اقداماتش اختلالی در اقتصاد جهانی و بازار نفت ایجاد کنند. اختلافات داخلی بین دو حزب در مورد نحوه برخورد با ایران نیز باعث محدود شدن گزینههای پیش روی دولت آمریکا شد.
ایران: هدف اصلی ایران بقای نظام بود. آنها برای دست یابی به این هدف باید از درگیری نظامی مستقیم با آمریکا، فروپاشی اقتصاد کشور و ناآرامی گسترده مردمی جلوگیری میکردند. رهبران ایران همچنین به دنبال حفظ زیرساختهای هسته ای، گسترش نفوذ خود در منطقه، تقویت گروههای نیابتی و بهبود روابط خود با کشورهای همسایه بودند. ایران تلاش کرد آمریکا را در سطح بین المللی منزوی کند. اما تحریمهای آمریکا و اقتصاد بحران زده موانعی بر سر دست یابی به این اهداف ایجاد کردند.
اروپا: کشورهای اروپایی به دنبال پیشگیری از وقوع جنگ در منطقه بودند. آنها تلاش کردند که توافق برجام را نجات دهند. اروپا همچنین تلاش کرد روابط خود را با شرکای منطقهای بهبود ببخشد و با برنامه موشکهای بالستیک ایران مقابله کند. چالش اصلی در مقابل قدرتهای اروپایی این بود که نتوانستند مشوق اقتصادی قابل توجهی به ایران ارائه کنند، زیرا بیشتر شرکتهای آنها روابط نزدیکی با سیستم مالی آمریکا دارند و تمایلی به تجارت با ایران نداشتند.
روسیه: مسکو نیز همچون اروپا به دنبال پیشگیری از وقوع جنگ در منطقه و قانع کردن آمریکا برای بازگشت به برجام بود. دیگر اهداف روسیه شامل کمک به تهران برای مقابله با تحریمهای یکجانبه آمریکا، قانع کردن رهبران ایران برای پرهیز از انجام اقدامات تحریک آمیز و جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه بودند. مهمترین موانع در مقابل روسیه شامل تمایل اسرائیل و کشورهای خلیج (فارس) به اقدام نظامی علیه ایران، تشدید تحریمهای اقتصادی آمریکا و بدتر شدن روابط دوجانبه روسیه-آمریکا بودند.
چین: مهمترین هدف استراتژیک چین تامین امنیت انرژی و مسیرهای تجاری خود در خاورمیانه بود. چین همچنین به دنبال جلوگیری از وقوع جنگ و حفظ ثبات در منطقه و همچنین پیاده سازی طرح کمربند و جاده خود در دنیا بود. چین همچنین نگران سیاستهای آمریکا در خاورمیانه و فقدان تفاهم بین آمریکا و چین بر سر مسائل مختلف بود.
اسرائیل: حکومت اسرائیل به دنبال جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای بود. اسرائیل همچنین قصد داشت که از جنگ گسترده در منطقه و حضور نظامی ایران در سوریه جلوگیری کند. اما رهبران اسرائیل میدانستند که متحدان زیادی در سطح بین المللی ندارند.
عربستان و امارات: اولویتهای عربستان و امارات شامل کاهش تهدیدات منطقهای ایران بودند. این دو کشور همچنین به دنبال حفظ ائتلاف استراتژیک خود با آمریکا و قانع کردن روسیه و چین برای تشدید فشارها علیه تهران بودند. آنها همچنین تلاش کردند ائتلافهای منطقهای خود را تقویت کنند. اما آنها به دلیل وابستگی نظامی به آمریکا و انتقادهای بین المللی از اقداماتشان در یمن با محدودیتهایی روبرو شدند.
عمان: اهداف استراتژیک عمان شامل حفظ روابط استراتژیک با ایران، حفظ روابط تجاری و اقتصادی و تقویت روابط دوجانبه با آمریکا بودند. عمان از این طریق میتوانست به عنوان یک کانال دیپلماتیک بین واشنگتن و تهران عمل کند. اما اختلافات موجود در شورای همکاری خلیج فارس مانعی در مقابل دستیابی به این اهداف ایجاد کردند.
نتیجه گیری: ایران و آمریکا مهمترین بازیگران در سناریوهای فرضی بودند.
یکی از نتیجه گیریهای مشترک در هر دو سناریو این بود که آمریکا و ایران مهمترین بازیگران هستند. هیچ کدام از بازیگران دیگر نمیتوانستند توافقی را به این دو کشور تحمیل کنند، حتی زمانی که همه با هم همکاری میکردند. در هر دو سناریو ایران و آمریکا برای پایان درگیری یا حرکت به سمت یک توافق دیپلماتیک جدید باید به طور مستقیم با یکدیگر مذاکره میکردند.
منبع : انتخاب
نوشته شده توسط : اطلاع روز
رای الیوم نوشت: آیا ترامپ در دعوت ایران به مذاکره جدی است یا اینکه قصد دارد اهداف دیگری را محقق کند؟ ترامپ بخوبی میداند که مذاکره با آمریکا یکی از مسائلی است که در ایران باعث بروز اختلافات و مشکلاتی بین جریانهای سیاسی میشود و زمانی که وی بر ضرورت مذاکره با ایران تاکید میکند، امیدوار است که بتواند شکافی در صف ایرانیها ایجاد کرده و در ادامه موضع سیاسی ایران در قبال دولت آمریکا را تضعیف کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: از سوی دیگر، ترامپ با دعوت تهران به مذاکره میخواهد آن را در برابر دولتهای منطقه و جهان در موقعیتی سخت قرار داده و تاکید کند که آمریکا خواستار مذاکره برای حل مشکلات است، اما ایران نمیپذیرد.
زمانی که رئیس جمهور آمریکا دعوت به مذاکره میکند، میخواهد در برابر دولتهای منطقه و جهان و بویژه در برابر افکار عمومی مردم آمریکا اینطور وانمود کند که با وجود اصرار وی برای مذاکره، نپذیرفتن ایران بدین معناست که آمریکا حق استفاده از گزینه نظامی علیه تهران را نیز دارد.
شکی نیست که حتی در صورت موافقت تهران با انجام مذاکرات، ترامپ شروطی سخت را برای ایران تعیین میکند که ادامه مذاکرات را با مشکل مواجه میکند و با توجه به اینکه میداند ایران شروط آمریکا را نمیپذیرد، به این شکل قصد دارد تهران را عامل شکست مذاکرات معرفی کند.
بنابراین، میتوان گفت: ترامپ به دنبال مذاکره نیست و اهدافی دیگر را در سر میپروراند. سیاست اصلی او در قبال تهران إعمال شدیدترین فشارها و تهدیدات، برای تحقق اهدافی، چون هراس افکنی در بین دولتهای منطقه، و در ادامه، امضای توافقهای خرید سلاح با آمریکاست. همچنین دولت آمریکا به دنبال آن است تا مسیر اجرای معامله قرن را هموار نموده و دولتهای عربی را با دشمن فرضی، یعنی ایران سرگرم نموده و از دشمن اصلی، یعنی اسرائیل، غافل کند.
مسالهای که در این میان مشخص نیست آن است که آیا ترامپ از تبعات وارد آوردن چنین حدی از فشار بر ایران آگاه است و میداند که این کشور در برابر فشارها هرگز دست بسته نمیایستد و قطعا به دنبال ایجاد منافذی برای خروج از این تنگناست؟
طبیعتا فشارهای آمریکا و تلاش ایران برای رهایی از این فشار، باعث تنش زایی بیشتری در منطقه و جهان میشود و تصور نمیکنم که ترامپ این مساله را در محاسبات خود در نظر نگرفته باشد. در واقع به نظر میرسد که وی راه حل این مشکل را وارد کردن شدیدترین فشارها بر ایران، برای به تسلیم واداشتن آن میداند.
در این میان، شکی نیست که ایران هزینه زیادی برای این تنشها و فشارها میپردازد، اما ضرری که متوجه آمریکا و هم پیمانان آن میشود، چندین برابر خواهد بود؛ بویژه آنکه این بحران با خروج تدریجی تهران از برجام عمق بیشتری میگیرد.
قطعا در صورتی که بحران شدت یابد، به داخل آمریکا کشیده میشود و به مرور باعث فروپاشی وجههای از ترامپ میشود که وی با اقدامات اقتصادی خود به دست آورده است. در نتیجه آینده سیاسی ترامپ برای انتخاب مجدد بعنوان رئیس جمهور در معرض خطر قرار میگیرد.
این رویه میتواند ترامپ را به مرحلهای برساند که مجبور به امتیاز دهی به ایران شود، تا از فروپاشی آینده سیاسی خود جلوگیری کند؛ در این شرایط تهران با انجام مذاکره مستقیم یا با واسطه موافقت میکند.
نوشته شده توسط : اطلاع روز
الجزیره نوشت: محجوب الزویری، مدیر مرکز مطالعات خلیج وابسته به دانشگاه قطر معتقد است موضع دولتهای خلیج فارس در قبال ایران، به دو جبهه تقسیم میشود؛ جبهه اول، دولتهایی مانند قطر، کویت و عمان هستند که برخوردی طبیعی با ایران دارند، برای حل هر اختلافی به مذاکره روی میآورند و ایران را یک بازیگر خردمند در منطقه میدانند. جبهه دوم، متشکل از باقی دولتهای عربستان، امارات و بحرین است که پس از به ریاست جمهوری رسیدن ترامپ، تعریف دیگری از بحران با ایران ارائه دادند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: الزویری بعید میداند که دولتهای خلیج فارس یک موضع دیپلماتیک اتخاذ کنند؛ چرا که آن را راهی پر خطر میدانند، که هیچ تضمینی ندارد. وی بر این عقیده است که رؤسای این دولتها به شکلی شخصی دشمنی میکنند و رفتار آنها ربطی به موضع بین المللی شان ندارد.
این در حالی است که صالح المطیری، نویسنده و روزنامه نگار کویتی معتقد است که دولتهای خلیج فارس با رفتار نظام ایران تعامل دارند و در این رابطه، به فرهنگ، تاریخ و تمدن ایران توجهی ندارند. دولتهای خلیج فارس رفتار نظام حاکم در تهران را عداوت امیز دانسته و تهران را مسئول حملات اخیری که در خلیج فارس اتفاق افتاد، میدانند.
المطیری ضمن اشاره به نقش رسانهها در آتش افروزی بین دولتهای خلیج فارس و ایران و صحبتهای برخی مسئولان این دولت ها درباره مذاکره با تهران، تصریح کرد که راه حل در هماهنگی بین دولت های خلیج فارس و واشنگتن برای اتخاذ موضع واحدی برای تضمین ادامه منافع مشترک و سوق دادن واشنگتن به سمت گزینه صلح و انتقال به سمت دیپلماسی، نفهته است.
جویل روبین، یک مسئول سابق در وزارت خارجه آمریکا بر این عقیده است که ایالات متحده بوضوح نمیداند دولتهای عربی خلیج فارس در مورد پرونده ایران، از آمریکا چه میخواهند و علت آن، اختلاف نظرهای موجود در بین این دولتهاست؛ همانطور که حتی بین عربستان و امارات نیز در مورد تهران اختلاف عقیده وجود دارد. وی تاکید کرد که واشنگتن باید موضع مبهم خود و منافعش در خلیج فارس را مشخص کند.
اما در مورد تشکیل ائتلاف بین المللی برای حمایت از راههای استراتژیک، المطیری معتقد است که توجه دولتهای خلیج فارس به این گزینه، شرّی است که گریزی از آن ندارند و در ادامه، موظف به حمایت مالی از این ائتلاف میشوند، تا ایران به طور کامل تحت فشار تحریمهای آمریکا قرار بگیرد.
المطیری همچنین با اشاره به ویژگی جغرافیایی تنگه هرمز در فراهم کردن حمایت کامل از کانتینرهای نفتی، آن را صید اسانی برای نیروهای ایرانی دانسته و خاطر نشان کرد که ایران در برابر تشکیل ائتلاف دریایی بین المللی ساکت نمیماند؛ چرا که این مساله باعث افزایش فشار بر این کشور میشود.
منبع : انتخاب
نوشته شده توسط : اطلاع روز
رییس جمهوری فرانسه و نخست وزیر ژاپن طی دیدار در حاشیه نشست سران جی ۲۰ بر حل تنشهای رو به افزایش میان ایران و آمریکا تاکید کردند و مکرون گفت که هیچ جنگ کوتاهی وجود ندارد، ما معمولاً زمان شروع جنگ را میدانیم، اما زمان پایان آن را نمیدانیم.
به گزارش «انتخاب»، این سخنان مکرون اشاره تلویحی به اظهارات چهارشنبه گذشته دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا در گفت وگو با شبکه فاکس نیوز است که گفته بود ” جنگ احتمالی با ایران کوتاه خواهد بود…”
به نوشته ایرنا، خبرگزاری هندی تریبون که بر اخبار و مسائل شرق آسیا تمرکز دارد، جمعه شب گزارش داد: مکرون در نشست مطبوعاتی مشترک با ابه شینزو گفت که من و نخست وزیر ژاپن بصورت مشترک توافق داریم که بی قانونی باید کنترل شود و هر چه سریعتر آرامش به منطقه حساس خلیج فارس برگردد.
وی ادامه داد: ما خواهان تضمین ثبات این منطقه هستیم و حفاظت از امنیت تنگه هرمز نیز بسیار مهم است.
مکرون و آبه شینزو موافقت کرده اند که روابط دفاعی دریایی در منطقه هند-اقیانوس آرام را تقویت کنند.
رییس جمهوری فرانسه پیش از سفر به اوزاکا درباره حضورش در نشست گروه ۲۰ گفته بود: در تلاش برای کاهش تنشها میان ایران و آمریکا هستیم و امیدواریم تا ترامپ را متقاعد کنیم که مذاکرات با ایران را آغاز و از جنگی که ممکن است، خاورمیانه را فرا گیرد، جلوگیری کند.
او همچنین از تصمیم خود برای ملاقات با ترامپ در حاشیه این نشست خبر داد.
گروه ۲۰ که ۸۵ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد؛ شامل، آمریکا، اتحادیه اروپا، فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا، چین، ژاپن، روسیه، عربستان سعودی، اندونزی، استرالیا، ترکیه، برزیل، آرژانتین، کانادا، هند، کره جنوبی، آفریقای جنوبی و مکزیک است.
این گروه از سال ۲۰۰۸ با تشکیل یک جلسه اضطراری برای بحث در باره واکنش به بحران مالی جهانی آغاز بکار کرد و از آن پس هر ساله نشست این گروه با حضور سران کشورهای عضو برگزار می شود.
منبع : انتخاب