نوشته شده توسط : اطلاع روز
چهار نکته مهم برای خوب سخن گفتن
۱) علاقه و اشتیاق
در ابتدا باید اشتیاق بسیار زیادی به خوب سخن گفتن داشته باشید اگر به اندازه کافی مشتاق و علاقمند باشید و بخواهید مهارت سخنرانی را در مدت زمان کافی بیاموزید هیچ مانعی نمی تواند شما را در رسیدن به هدف را متوقف سازد
۲) برای فن بیان باید تصمیم جدی بگیرید
از همین امروز تصمیم بگیرید تا تمام تلاش خود را کرده و بر تمام موانع غلبه کنید و هر کاری که لازم باشد انجام دهید تا در کارتان به مدارج عالی برسید .
۳) نظم
باید همواره در ایراد سخنرانی برنامه ریزی، آمادگی و نظم و ترتیب داشته باشید تا بتوانید مهارت لازم را کسب کنید در کسب مهارت لازم هیچ راه میانبری به جای کار و تلاش سخت وجود ندارد
۴) عزم راسخ
در پایان باید عزم راسخ داشته باشید که با وجود هر شکست، مانع یا گرفتاری که در کوتاه مدت تجربه میکنید مقاوم و پایدار باشید تنها مانع خود شما هستید همیشه بزرگ ترین دشمن ما شک و تردید و ترس ما است اما هیچ مانعی برای کاری که می خواهید انجام دهید، آنچه می خواهید باشید یا آنچه میخواهید داشته باشید وجود ندارد مگر موانعی که شما خود سر راهتان ایجاد می کنید
نوشته شده توسط : اطلاع روز
در مورد سخنرانی و فن بیان در حضور جمع می توان گفت که این مهارت آموختنی است و بیشتر افراد که امروز سخنرانان قابلی هستند ، در گذشته حتی قادر نبودند در خلوت خود دعا کنند بسیاری از افرادی که در جمع مخاطبان با اطمینان و آرامش خاطر حاضر میشوند با سخنان دلنشین خود توجه همه را به خود جلب می کند از فکر اینکه در حضور جمعی بایستند و سخنرانی کتتد نیز وحشت داشتند!!
هدف ما در تمرینات فن بیان باید این باشد که جزو ۱۰ درصدی باشید که درصد کسانی اند که توانایی خوبی در ایجاد ارتباط با دیگران دارند و باید همواره به خاطر داشته باشید که تقریباً تمام کسانی که امروز در آن ۱۰ درصد قرار دارند روزی جز درصدی بودند که پایین ترین سطح کار خود را آغاز کردند هرکسی که امروز عملکرد خوبی دارد روزی عملکرد ضعیفی داشته است
این جمله مشهور را شنیده اید که می گویند : (( کار نیکو کردن از پر کردن است )) برخی از افراد نیز به این دستورالعمل معتقدند که تمرین زیاد انسان را پخته تر می سازد و حقیقت این است که تمرین بی عیب و نقص از انسان موجود کامل می سازد .
در مسیر کسب مهارت در هنر سخنوری در حضور جمع اشتباهات کوچک و بزرگ بسیاری مرتکب میشوید اغلب عصبانیت و بی لیاقتی به شما دست میدهد مطالب غلطی بر زبان جاری می کنید و مطالب درست را از یاد می برید و از خود می پرسید آیا روزی خواهم توانست به درستی و با مهارت در حضور جمع سخنرانی کنم؟؟
برای اینکه بتوانید در زمینه سخنوری و یا هر زمینه دیگری کسب مهارت کنید باید از منطقه آسایش خود خارج شوید و قدم در منطقه سختی بگذارید در طول مراحل رشد و پیشرفت اگر واقعاً می خواهید به سوی مراحل بالاتری از شایستگی و لیاقت گام بردارید باید احساس کنید هنوز در این زمینه ناشی هستید و باید تلاش بیشتری داشته باشید
شاید داستان ‘ دموستن؛ خطیب معروف یونانی و یکی از برجسته ترین و سخنوران عهد باستان را به خاطر داشته باشید هنگامی که وی سخنوری را آغاز کرد ، هم عصبی و هم خجالتی و دستپاچه بود و هم لکنت زبان داشت اما عزم خود را جزم کرده بود که سخنران قابلی شود به منظور غلبه بر مشکلاتش سنگریزه در دهان می گذشت و هر روز ساعت ها با صدای بلند با دریا سخن می گفت و به مرور زمان بر لکنت زبانش غلبه کرد و آن را از بین برد و قوی تر شد و سرانجام به یکی از برجسته ترین سخنرانان تاریخ تبدیل شد .
این متن را به فارسی گوش دهید
این متن را به انگلیسی گوش دهید
نوشته شده توسط : اطلاع روز
تبدیل شدن به یک سخنران عالی در حضور جمع شما را در تمام مراحل حیات شغلی تان یاری خواهد کرد اما دلیل بسیار مهم دیگری برای آموزش خوب سخن گفتن و فن بیان در حضور مخاطبان وجود دارد و روانشناسان معتقدند میزان اعتماد به نفس ما یا میزان علاقه ما به خود به میزان زیادی تعیین کننده کیفیت زندگی درونی و بیرونی ما است هر چقدر که بهتر و مجاب کننده تر سخن بگویید علاقه بیشتری به خود خواهید داشت هر چقدر که علاقه بیشتری به خود داشته باشید خوشبین تر و مطمئن تر خواهید بود هر چقدر خود را بیشتر دوست داشته باشید در روابط تان با دیگران سازنده تر و خوشایند تر عمل خواهد کرد و سالم تر و شاداب تر رفتار خواهید نمود
خویشتن بینی را در خود بهبود ببخشید
هگامی که می آموزید چگونه با نفوذ و گیرا سخنرانی کنید به همان میزان خویشتن بینی تان را بهبود میبخشید، خویشتن بینی شما ((آیینه درون شما است)) روشی که قبل و حین هر رویداد به خود می نگری و در مورد آن می اندیشید هرچقدر که خویشتن بینی در شما خوشبینانه تر و سازنده تر باشد عملکرد تان نیز بهتر خواهد بود یعنی همان تصویری که قبل از هر رویدادی یا فعالیتی از خود ارائه می دهید و عملکرد شما را بهبود خواهد بخشید همه ما نسبت به افکار و احساسات دیگران در مورد خود و به ویژه احترامی که برای ما قائلند بسیار حساس هستیم.
سامرست موام: می نویسد هر کاری که در طول حیات ما انجام میدهیم به منظور جلب احترام دیگران یا حداقل از دست ندادن احترام آنها است بنابراین هنگامی که خوب سخن می گویید مخاطبان شما را بیشتر دوست خواهند داشت و احترام بیشتری قائل خواهد شد در نتیجه شما نیز خود را بیشتر دوست خواهید داشت و برای خود احترام بیشتری قائل خواهید شد آنگاه که با سخنوری واکنش خوبی از سوی دیگر آن مواجه شوید خویشتن بینی تان نیز بهتر میشود و با دید بهتری به خود می نگرید در مورد خود میاندیشید و نوعی احساس قدرت و قوت آن شکل میگیرد با اطمینان بیشتری در مسیر زندگی گام برمی آید دارید و رو به پیشرفت قدم برمی دارید
این متن را به فارسی گوش دهید
این متن را به انگلیسی گوش دهید
همچنین بخوانید :
نوشته شده توسط : اطلاع روز
در مقدمه : فن بیان خوب سخن گفتن
توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت شما محسوب می شود خوب سخن گفتن می تواند احترام دیگران را به همراه داشته باشد ارزش و اعتبار شما را در شرکت افزایش دهد و توجه افرادی را که می تواند شما را یاری رسانده و درها را به رویتن باز کند جلب نماید، همچنین توانایی خود سخن گفتن مردم را متقاعد می سازد که شما روی هم رفته از سایر افرادی که قادر نیستند به اندازه شما خوب سخن بگویند، با استعداد برتر و باهوش تر هستید
یکی از با ارزش ترین مهارت هایی که در اختیار دارید توانایی خوب اندیشیدن و و ابراز خود به صورت آشکار است ، این مهارت می تواند شما را به اندازه هر استعداد دیگری که قادرید آن را شکوفاسازید در کسب ترفیع بیشتر و سریعتر یاری رساند ، از همه مهم تر راهی که میتوانید از آن از طریق مهارت خود را در یک زمینه نشان دهید بیان نظرات و عقاید تان به طور رسا و آشکار و به صورت نوشتاری است هنگامی که خود سخن بگویید مردم میگویند(( او واقع در مورد آنچه سخن میگوید آگاهی کامل دارد))
خبر خوب این است که ذهن شما همانند ماهیچه عمل می کند ذهن شما با استفاده بیشتر قوی تر و کارآمد تر می شود سازمان دادن به افکار و جملات خود از قبل از قبل شما را نسبت به اظهارات و نحوه بیان هوشیارتر و آگاه تر می سازد، برنامه ریزی، آمادگی و سخنرانی شما را وادار میسازد از ذهنتان بیشتر استفاده کنید و در حقیقت شما را باهوش تر می سازد
چند سال قبل سمینار یک روزه در زمینه اثربخشی اجرایی برای گروههای گروهی از تجار برگزار شد که سخنرانی بر اهمیت توانایی خوب سخن گفتن در امر تجارت و تاثیر آن بر مردم تاکید شد در پایان روز تاجری تقریبا خجالتی نزد من آمد و اظهار داشت که تحت تاثیر اظهارات بنده تصمیم گرفته است بیاموزد که چگونه سخنان سخنران خوبی باشد او از اینکه توسط مدیران خود نادیده گرفته میشد و ترفیع نمی گرفت خسته شده بود
یک سال بعد نامهای از جانب وی دریافت کردم که شرح حال خود را در آن برای آن تعریف کرده بود بلافاصله تصمیم خود را عملی کرده و به یکی از شهرهای محلی خود در کلاس های آنجا پیوسته بود و در جلسات هفتگی آنها شرکت می کرد در هر یک از جلسات از تک تک اعضا در خواست می شد و جایگاه برود و در مورد موضوع سخنرانی کند در پایان هر جلسه به هر یک از اعضای امتیاز داده می شد که او در آن جا درخشید و توانست به جالت خود غلبه کند و تنها با علم فن بیان بعدا توانست بدرخشد و در چشم مدیرش بدرخشد.
نوشته شده توسط : اطلاع روز
در مورد روانشناسی رنگ ها و تاثیر آن در زندگی چه می دانید؟ رنگ، یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر زندگی انسان ها است و نقشی اساسی در ایجاد ارتباط میان انسان و محیط اطراف ایفا می کند. می توان گفت انسان ها و رنگ ها زیرمجموعه ای از نظام کل جهان می باشند که دائماً در حال تعامل و تعادل با یکدیگر هستند. جالب است بدانید که رنگ ها تاثیر بارزی در روحیات و به طور کلی زندگی تان ایفا می کنند؛ به همین دلیل از روانشناسی رنگ ها در حوزه درمانی نیز استفاده می شود. با توجه به تاثیراتی که رنگ ها بر مغزتان دارند، در کنترل فرآیند انتخاب و تصمیم گیری در حوزه های مختلف اجتماعی مانند دنیای تجارت و بازار یابی نیز، از مقوله روانشناسی رنگ ها استفاده می شود. با ما همراه باشید تا در ادامه مقاله زیر به روانشناسی رنگ و فواید هر کدام از رنگ ها میپردازیم.
حس بینایی، همواره برای کسب اطلاعات درباره جهان پیرامون قوی ترین حس انسان به شمار می رود. رنگ ها در زندگی همه ی افراد حضور فعال و مؤثری دارند و به همین جهت از مهم ترین عناصر دیداری به حساب می آیند که دارای بار احساسی و عاطفی هستند. رنگ ها سبب می شوند تا بتوانید به درک محیط، کسب اطلاعات و جهت یابی بپردازید و با محیط پیرامون ارتباط بیشتری برقرار کنید.
روان شناسی رنگ به معنی تأثیرگذاری رنگ های موجود در محیط، همچنین بر ذهن و حالات روحی افراد است. می توان از رنگ ها به عنوان عامل کمکی در درمان بیماری های مختلف، ایجاد تغییرات مثبت در فکر، ذهن و جسم، تنظیم اهداف شغلی با کاهش استرس شغلی و ارتقاء مهارت های ارتباطی استفاده کرد. استفاده درست و اصولی از رنگ ها می تواند فقدان انگیزه ای که در اثر یک محیط بی روح و یکنواخت به وجود آمده است را از بین ببرد.
از دیر زمان تاکنون اثرات روحی و روانی رنگ ها در افراد مختلف مورد توجه متخصصین رنگ درمانی قرار گرفته است، به طوری که هم اکنون مشخص شده است که استفاده نامناسب از رنگ ها در مکان های خاص و به کارگیری نادرست آن ها در محیط اطراف انسان، باعث بروز آسیب های روحی می شود. سابقه رنگ درمانی به زمان بقراط حکیم بر می گردد. در آن زمان اعتقاد داشتند که رنگ ها در بهبود شرایط بیماران بسیار موثر هستند. از آن زمان بود که رنگ درمانی آغاز شد. رنگ ها به دلیل تاثیری که بر اعصاب بینایی و دیدن، موجب برانگیختگی افراد می شود. هر رنگ تاثیر منحصر به خودش را بر افراد می گذارد. اگر چه رنگ ها مستقیما در درمان نقشی ندارند، اما در ایجاد روحیه مثبت در بیماران تاثیرات به سزایی می گذارند.
در روانشناسى نوین، رنگها یکى از معیارهاى سنجش شخصیت به شمار مى آیند، چرا که هر یک تأثیر خاصى در روح و جسم هر فرد باقى مى گذارند و نشانگر وضعیت روانى و جسمى وى هستند. رنگ ها به دو دسته رنگ های گرم و سرد تقسیم می شوند.
رنگ های سبز، بنفش و آبی، رنگ های سرد هستند. این رنگ ها به طور کلی باعث ایجاد احساس آرامش و به همان میزان نیز باعث ایجاد احساس غم و ناراحتی در افراد می شوند.
از ویژگی های رنگ سبز آرامش بخشی آن است. به همین دلیل از این رنگ در بیمارستان ها بسیار استفاده می شود و از پر کاربردترین رنگ ها در طراحی دکوراسیون است. ویژگی های درمانی این رنگ می توان به از بین بردن تنش، افزایش هضم، بهبود تعادل توانایی ها، حفظ صلح و آرامش درونی و غلبه بر سنکوپ (سکته) است.
افرادی که از این رنگ زیاد استفاده می کنند، افرادی با شخصیت مثبت، با اراده و پشتکار زیادند. این افراد برای خود ارزش زیادی قائلند، بسیار کنجکاوند و با مشکلات سرسختانه مبارزه می کنند. استفاده زیاد از این رنگ می تواند سبب کسالت و رکود شود.
آبی را باید یک رنگ معنوی دانست. این رنگ باعث ایجاد آرامش، صلح، اعتماد، بهره وری، منطق است. آبی از رنگ هایی است در طراحی اتاق خواب ها بسیار استفاده می شود. رنگ آبی باعث کاهش اشتها و القاء کننده امنیت است. افرادی که به رنگ آبی علاقه مند هستند، به صداقت و وفاداری بسیار اهمیت می دهند و به دنبال ایجاد نظم در زندگی خود هستند. این افراد وظیفه شناس و مسئولیت پذیرند و به طور کلی درونگرایی بالاتری دارند. این رنگ برای بی خوابی، فشار خون بالا و جهت کاهش حساسیت به درد مفید است. استفاده زیاد از حد از رنگ آبی باعث ایجاد سردی، یاس و ناامیدی می شود.
رنگ بنفش را نماد دانایی و احترام می دانند. این رنگ باعث ایجاد حس خلاقیت و افزایش مهارت های حل مسالهمی شود. افرادی که این رنگ را دوست دارند افراد جسوری هستند. استفاده از این رنگ در محیط و دفتر کار بسیار مناسب است. این رنگ برای کاهش اختلالات اعتیاد و میگرن، بهبود عملکرد سیستم عصبی، لنفاوی و قلبی و عروقی، حفظ تعادل پتاسیم بسیار مفید است.
رنگ های گرم شامل رنگ قرمز، زرد و نارنجی هستند. این طیف رنگی موجب آرامش، عصبانیت و خصومت می شود. این رنگ ها اشتها آور هستند و به همین دلیل اکثر رستوران ها از این رنگ ها استفاده می کنند.
رنگ قرمز رنگی تحریک کننده است و باعث افزایش فشار خون و ضربان قلب می شود. این رنگ نماد هیجان، عشق، شور و نشاط و صمیمیت است. افراد فعال و پر جنب و جوش معمولا طرفدار این رنگ هستند. از دیگر ویژگی های شخصیت افراد طرفدار رنگ قرمز، عجول و زود جوش بودن آن هاست. این افراد خیلی زود عصبانی می شوند و قضاوت می کنند. افرادی خوش قلبند ولی از طرف دیگر نمیتوانند خود را کنترل کنند. بین رنگ قرمز و تحریک جنسی مردان نیز ارتباط وجود دارد. استفاده طولانی مدت از این رنگ باعث ایجاد حرکات تکانهای و بروز پرخاشگری در افراد میشود. ویژگی های درمانی این رنگ عبارت است از غلبه بر حس کسالت، بهبود عملکرد جنسی طبیعی، تحریک سیستم عصبی، افزایش آدرنالین و گردش خون، حفظ آرامش و کاهش فشار خون.
رنگ نارنجی رنگ خوش بینی و مثبت اندیشی است و استفاده زیاد از آن احتیاط را در افراد بر می انگیزاند. نارنجی دوستان؛ افرادی اجتماعی، خوش خلق، صادق و فداکارند. با این حال نفوذ در این افراد سخت است. از این رنگ در جهت حفظ انرژی، افزایش اشتها، کمک به جذب کلسیم، کمک به بهبودی و حفظ سلامت بدن استفاده میشود.
رنگ زرد، رنگ روشنی و شادی است. باعث افزایش تمرکز و افزایش متابولیسم بدن می شود. این رنگ کمتر از رنگ های دیگر افراد را به خود جذب می کند و مردم در اتاق های زرد رنگ بیشتر عصبانی می شوند. افرادی که به رنگ زرد علاقه دارند بلند پرواز و عاشق پیشرفت اند و همواره در تکاپو و تلاش هستند. این افراد، افرادی اجتماعی و شوخ اند و مردم جذب آن ها می شوند. رنگ زرد برای درمان یبوست و افزایش اعتماد به نفس، تحریک سیستم عصبی و سیستم گوارش و بهبود تفکر منطقی مفید است.
آگاهی از روانشناسی رنگ ها و استفاده از هر یک از آنها با توجه به خواصشان کاربرد های فراوانی دارد. در تبلیغات، پزشکی، طراحی و دکوراسیون منزل، نحوه لباس پوشیدن و… مورد استفاده قرار می گیرد.
رنگ ها می توانند تاثیرات به سزایی بر روحیه افراد بگذارند و استفاده به جا از آن ها می تواند بسیار سودمند باشد. با مشاوره روانشناسی می توانید آگاهی بیشتری از تیپ شخصیتی خود با توجه به روانشناسی رنگ ها به دست آورید.
نوشته شده توسط : اطلاع روز
تأثیر شگفت انگیز موسیقی بر مغز انسان! هیجان آتش بازی و هیجان مغز
تأثیر شگفت انگیز موسیقی بر مغز انسان! اگر به شما بگویم که چندتا از کارهایی که انجامش به شما هیجان زیادی می دهد را نام ببرید، هر یک از شما تعدادی از علاقه مندی هایتان را نام می برید از جمله: رفتن به کنسرت، سوار یک زیپ لاین شدن، پرش در آب،آتش بازی و خیلی از کارهای دیگر. اما آتش بازی جزء آن دسته از کارهایی است که غالب افراد دوست دارند شما چطور؟
آیا تا به حال فکر کرده اید که انجام چه کاری باعث آتش بازی در مغز ما می شود؟
موسیقدان ها وقتی که شروع به ساز زدن می کنند، در کل مغز آن ها آتش بازی به راه می افتد. اگر از بیرون آنها را نگاه کنید می بینید که آرام و موقر نشسته اند. از روی نت خود می خوانند، صدا های منظمی را روی ساز خود به صدا در می آورند. اما اگر از درون به آنها بنگری می بینید که در مغزشان هلهله ای بر پاست؟ فکر می کنم همین ابتدای مقاله متوجه تأثیر شگفت انگیز موسیقی بر مغز انسان شده ایم.
در دهه های اخیر انجام تحقیقات بر روی مغز بیش از پیش به چشم می خورد. دانشمندان علوم اعصاب با تلاش های شبانه روزی خود به نتایج فوق العاده و شگفت انگیزی درمورد عملکردهای شکفت انگیز مغز رسیده اند. دستگاه ها یی را ساخته اند که به وسیله آنها می توان عملکرد مغز را مشاهده کرد.
دستگاه هایی مثل fmri و اسکنرهای pmt دستگاه هایی هستند که می توانند در آن واحد نحوه فعالیت مغز انسان را به نمایش بگذارند.
بنابراین دانشمندان افراد را به این دستگاه وصل می کنند، وقتی که افراد فعالیت هایی مثل بازی کردن، مطالعه کردن، انجام محاسبات ریاضی را انجام می دهند آن قسمت از مغز که وظیفه آن کار بر عهده دارد شروع به فعالیت می کند.
اما وقتی که دانشمندان ترتیبی دادند که افراد شرکت کننده، موسیقی گوش کنند. در تصاویری که در دستگاه ها مشاهده کردند آتش بازی دیدند. جاهایی از مغز افراد که صدا را پردازش می کردند، همزمان با هم روشن می شدند. مغز همزمان ملودی و ریتم را با هم هماهنک میکند. همه را از زمانی که موسیقی را می شنویم، تا زمانی که پاهای ما شروع به ضرب گرفتن می کند را در کسری از ثانیه با هم هماهنگ می کند. این هماهنگی باعث می شود تا به یک نتیجه مطلوب و دلخواه برسد.
تحقیقات دانشمندان علوم نوروساینس نشان داده است که نواختن موسیقی، تمام قسمت های مغز را با هم فعال می کند.
این آتش بازی در مغز شنوندگان موسیقی و موسیقدان ها خیلی فرق می کرد. مثل این بود که کسی که فقط به یک موزیک گوش می دهد، به مانند این است که دارد از دور آتش بازی را تماشا می کند. اما موسیقی دان ها که خودشان هم می نوازند به مانند این است که خودشان برگزار کننده جشن آتش بازی آغاز سال نو هستند.
مشخص شد که با اینکه گوش دادن به موسقی، مغز را درگیر فعالیت های نسبتاً جالبی می کند. اما نواحتن موسیقی مساوی است با کار کل مغز است. دانشمندان علوم اعصاب شاهد روشن شدن نواحی مختلفی از مغز بودند. این نواحی اطلاعات را در ترتیبی سریع، پیچیده و شگفت آور پردازش می کنند.
این تحقیقات خیلی جدید و نو است. اما دانشمندان علوم اعصاب ایده ها ی خیلی خوبی دارند. نواحتن یک ساز موسیقایی در حقیقت همه قسمت های مغز را درگیر می کند. این درگیری به خصوص در قسمت های دیداری ، شنیداری، و مناطق مرتبط به حرکات عضلانی کورتکس را همزمان شامل می شود.
مثل هر تمرین دیگری تمرینات منظم و ساختار یافته در مغز ،عملکرد های مغز را تقویت می کند. این تقویت و رشد به ما اجازه می دهد که این توانایی را به بقیه فعالیت های خودمان نیز منتقل کنیم.
بین گوش دادن و نواختن موسیقی تفاوت است. فرق این دو در این است که نواختن ساز، نیازمند مهارت های عضلانی است. این مهارت ها توسط هر دو نیم کره مغز کنترل می شوند.
نواختن موسیقی همینطور دقت و ظرافت بخش زبانی و ریاضی را با هم ادغام می کند. در این حالت عمکرد نیم کره چپ به کمک زمینه خلاقانه که در نیم کره راست است با هم درگیر میشوند.
تمرینات منظم باعث می شود عملکرد مغز تقویت شده و این بهبود در سایر فعالیت های ما هم می تواند تأثیر مثبتی بگذارد.
به همین دلایل توانستیم متوجه شویم که نواختن موسیقی حجم و فعالیت جسم پینه ای مغز را که پل بین دو نیم کره مغز است را افزایش می دهد. اجازه می دهد که پیام ها سریع تر و از راه های متفاوت تری در مغز پخش شوند.
این اتفاقات ممکن است به موسیقی دان ها کمک کند. کمک کند که بتوانند مشکلات را در موقعیت های متفاوت اجتماعی و آکادمیک بهتر و موثر تر و خلاقانه تر حل کنند.
از آنجایی که موسیقی شامل کارهای دستی و درک مفاهیم عاطفی می شود، موسیقی دان ها عموماً از سطح بالاتری از مهارت ها ی اجرایی برخوردارند.
در واقع گروهی از فعالیت های به هم پیوسته که هم شامل برنامه ریزی، استراتژی و توجه به جزئیات به هم می شود، نیازمند تحلیل همزمان هر دو جنبه درکی و شهودی است.
این توانایی همینطور بر چگونگی کارکرد سیستم حافظه تأثیر دارد و در نتیجه قطعاً موسیقی دان ها عملکرد بهتری در حافظه از خود نشان می دهند
مطالعات نشان داده است که موسیقی دان ها بیشتر از بقیه بشدت از مغز یکپارچه خود استفاده می کنند تا به هر خاطره ای برچسب متفاوتی مثل عقلانی، احساسی، صوتی و متنی بزنند و مثل موتور های جست و گر اینترنتی از زوایا و دیدگاه های دیگری به موضوع نگاه کنند.
حالا از کجا می دانیم که تمام این مزایا منحصر به موسیقی است؟ چرا ورزش یا نقاشی یا آدم های که درگیر موسیقی می شوند. یا آنهایی که خیلی باهوش هستند را مثال نزنیم.
دانشمندان علوم اعصاب این مباحث را مورد مطالعه قرار داده اند. به این نتیجه رسیده اند که جنبه ها ی هنری و زیبا شناسی نواختن یک ساز موسیقیایی با هر فعالیت دیگری که مطالعه شده است مثل بقیه هنرها فرق دارد.
مطالعات تصادفی بر روی شرکت کنندگان زیادی که سطح عادی و معمولی داشته اند، مشخص کرده است آنهایی که مدتی تحت تأثیر آموزش موسیقی قرار داشته اند، در مقایسه با دیگران بهبود بیشتری در عملکرد مناطق مغزشان نشان داده اند.